مطالب مفید کسب و کار و زندگی



بیر دادانلاندان قورخ بیرده قۇدۇراندان!

Bir dadanlandan qorx birdə qudurandan!


یعنی از کسی که به چیزی عادت کرده و از کسی که از خود بیخود شده بترس(برحذرباش) !

این گونه افراد در زندگی به چیزی که عادت کردند اگر ازشون بگیری مثل سگ هار به همه چیز چه مادی چه معنوی حمله میکنند
وای به روزی که کسی از کبر و غرور از خود بیخود بشه به خودش(زیبایی و یا زوربازو و.) به جاه و مقامش و یا مالش بنازه این گونه افراد خدا را هم بنده نیست مانند فرعون ادعای خدایی هم میکنند به تُرکی به این افراد میگند: آدام فرعون اولۇبدور(یارو فرعون شده).

برای تکمیل ضرب المثل از منظر قرآن مثالی در مورد افراد متکبر از سایت اسک قرآن می آورم:

خداى متعال در این آیه به مبارزه با كبر و غرور برخاسته و با تعبیر زنده و روشنى، مؤمنان را از آن نهى مى كند، روى سخن را به پیامبر (صلى الله علیه وآله) كرده، مى گوید:

در روى زمین از روى كبر و غرور، گام برمدار»
(وَ لاتَمْشِ فِی الاْ َرْضِ مَرَحاً).

چرا كه تو نمى توانى زمین را بشكافى! و طول قامتت به كوه ها نمى رسد»!
(إِنَّكَ لَنْ تَخْرِقَ الاْ َرْضَ وَ لَنْ تَبْلُغَ الْجِبالَ طُولاً).

اشاره به این كه: افراد متكبر و مغرور غالباً به هنگام راه رفتن پاهاى خود را محكم به زمین مى كوبند، تا مردم را از آمد و رفت خویش آگاه سازند، گردن به آسمان مى كشند، تا برترى خود را به پندار خویش بر زمینیان مشخص سازند! ولى، قرآن مى گوید: آیا تو اگر پاى خود را به زمین بكوبى هرگز مى توانى زمین را بشكافى، یا ذره ناچیزى هستى بر روى این كره عظیم خاكى؟

همانند مورچه اى كه بر صخره بسیار عظیمى حركت مى كند؟ و پاى خود را بر آن صخره مى كوبد، و صخره بر حماقت و كمى ظرفیتش مى خندد.

آیا تو مى توانى ـ هر قدر گردن خود را برفرازى ـ هم طراز كوه ها شوى یا این كه: حد اكثر مى توانى چند سانتى متر قامت خود را بلندتر نشان دهى؟ در حالى كه حتى عظمت بلندترین قله هاى كوه هاى زمین در برابر این كره، چیز قابل ذكرى نیست، و خود زمین ذرّه بى مقدارى است، در مجموعه جهان هستى.

پس، این چه كبر و غرورى است كه تو دارى؟!

جالب توجه این كه: قرآن، تكبر و غرور را كه یك خوى خطرناك درونى است، مستقیماً مورد بحث قرار نداده، بلكه روى پدیده هاى ظاهرى آن، حتى ساده ترینش، انگشت گذاشته، و از طرز راه رفتن متكبران، و مغروران خودخواه و بى مغز، سخن گفته است، اشاره به این كه: تكبر و غرور، حتى در سطح ساده ترین آثارش، مذموم، ناپسند و شرم آور است.

و نیز اشاره به این كه: صفات درونى انسان، هر چه باشد، خواه و ناخواه خود را در لابلاى اعمالش نشان مى دهد، در طرز راه رفتنش، در نگاه كردنش، در سخن گفتنش و در همه كارش!

به همین دلیل، به محض این كه: به كوچك ترین پدیده اى از این صفات در اعمال برخوردیم، باید متوجه شویم: خطر نزدیك شده، و آن خوى مذموم در روح ما لانه كرده است، فوراً به مبارزه با آن برخیزیم.
ضمناً، از آنچه گفتیم، به خوبى مى توان دریافت: هدف قرآن از آنچه در آیه فوق آمده (همچنین در سوره لقمان» و بعضى دیگر از سوره هاى قرآن) این است كه: كبر و غرور را به طور كلّى، محكوم كند، نه تنها در چهره خاصى یعنى راه رفتن.

چرا كه غرور، سرچشمه بیگانگى از خدا و خویشتن، اشتباه در قضاوت، گم كردن راه حق، پیوستن به خط شیطان، و آلودگى به انواع گناهان است.

على(علیه السلام) در خطبه همّام» درباره صفات پرهیزگاران مى فرماید:
وَ مَشْیُهُمُ التَّواضُعُ:آنها متواضعانه راه مى روند».
نه تنها در كوچه و بازار، كه خط مشى آنها در تمام امور زندگى و حتى در مطالعات فكرى و خط سیر اندیشه ها توأم با تواضع است.
برنامه عملى پیشوایان اسلام، سرمشق بسیار آموزنده اى براى هر مسلمان راستین در این زمینه است.

در سیره پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: هرگز اجازه نمى داد، به هنگامى كه سوار بود افرادى در ركاب او پیاده راه بروند، بلكه، مى فرمود: شما به فلان مكان بروید، من هم مى آیم، در آنجا به هم مى رسیم، حركت كردن پیاده، در كنار سواره سبب غرور سوار، و ذلت پیاده مى شود»!

و نیز مى خوانیم: پیامبر(صلى الله علیه وآله) بر روى خاك مى نشست ، غذاى ساده همچون غذاى بردگان مى خورد، از گوسفند شیر مى دوشید، و بر الاغ سوار مى شد.

این گونه كارها را حتى در زمانى كه به اوج قدرت رسید مانند روز فتح مكّه» انجام مى داد، تا مردم گمان نكنند، همین كه به جائى رسیدند، باید باد كبر و غرور در دماغ بیفكنند، از مردم كوچه و بازار و مستضعفان فاصله بگیرند، و از حال توده هاى زحمت كش بیگانه شوند.

در حالات على(علیه السلام) نیز مى خوانیم: او براى خانه آب مى آورد و گاه منزل را جارو مى كرد
.
و در تاریخ امام مجتبى(علیه السلام) مى خوانیم: با داشتن مركب هاى متعدّد، بیست مرتبه پیاده به خانه خدا مشرف شده مى فرمود: من براى تواضع در پیشگاه خدا این عمل را انجام مى دهم.(1)

1. تفسیر نمونه، جلد 12، صفحه 142.


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

fekray pariiishon khodam آروین حبیبی وکیل پایه یک دادگستری دانلود آهنگ جدید رادیو جوان emamgayeb پنجره نسیم پرورش زنبور عسل | آموزش زنبور داری mikhakchat پرسش مهر بیستم رئیس جمهور 99-98 اپلای آکادمی مرجع آنلاین آموزش اپلای و پذیرش تحصیلی نهج البلاغه